-
غدیر
شنبه 8 دیماه سال 1386 07:45
می شود با هر ترنمی خدا را دوست داشت می شود با تو یا علی خدایی شد
-
غروب
دوشنبه 3 دیماه سال 1386 07:36
من بارانیم در این هوای مه گرفته / تنها تر از خویشتنم در این هوای غم گرفته در این سکوت بی تو بودن تنها بهانه ا م توای من از خودم برای تو نگفته ام هر چه نوشته ام شرح فراق بوده است
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آذرماه سال 1386 08:46
اهای دلگیرم از دست خودم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آذرماه سال 1386 08:27
من تو را برای هیچ انگاشتن وجودم مواخذه نمی کنم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 آذرماه سال 1386 00:12
بوسه ودرد شب است ومن میان هیا هوهایی برای هیچ تنهایم . خسته از بودن نیستم از با هم بودن ها خسته ام . توی دفتر شعرم غزلی نیست که از خورشید نامی داشته باشد واز تو ای زیباترینم نشانه ای . اینجا شهر کبود تنهایی من است ودخترکی با چادر مشکی هر روز میان ابادی دلم قدم زنان به سوی فردا می رود ومن در اخر این داستان هر روز عاشق...
-
باران
پنجشنبه 22 آذرماه سال 1386 06:03
نم نم بارانی که از گوشه چشمهای تو پیدا می شود ودشت گونه ها سرشار از طراوت وگلهای می شقایق می شوند باران تلخی است باران می بارد که سبزه بروید من باران می بارانم تا کینه هایم بخشکد باران امروز نبارید تو نمی دا نی چرا؟؟؟؟
-
تن من
یکشنبه 18 آذرماه سال 1386 19:50
با من دوباره زندگی کن ترانه ام با من تو چگونه ای که من زندگی کنم با من تو می توانی یک لبخند بزنی من تو را در اغوش گرم فشار می فشارم تو مرا دوست داری که در این سرما گرمم کنی
-
بیداری
یکشنبه 11 آذرماه سال 1386 08:21
از تو می خواهم که برای من یک یاداشت بنویسی هر روز صبح که از خواب بیدار می شوی صادقانه بنویسی این بیداری چقدر تو را برای دوست داشتن من راغب کرده است خواهش می کنم در دفتر یادداشت سالی یک بار یک نوشته یادگاری بگذار
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 آذرماه سال 1386 07:14
شاید مرا برای بوسیدن در تنهاییت انتخاب کنی مرا در اغوش گرم بفشاری وبه قلبت نزدیکم کنی شاید مرا در دلواپسیهایت جایی که خدا هم نیست مرا با شیرینی لبخندی مهمان کنی مادر من ! خسته ودلواپس مثل شاعر ها شده ام تنها وتکیده مثل دختران شهر افتاب ساده وغمگین مثل مردان کوچه های بی عبور زندان تنهایی شده ام مادر بی هیچ اراده ای شب...
-
دوستت دارم ها
جمعه 9 آذرماه سال 1386 07:39
من تو را دوست دارم مثل بارانهای پاییزی مثل دریا می خواهم در اغوش غرق شوم تو را می خواهم وبهترین ترانه هایم در میان خلوت اتاقت با تو تقسیم می کنم